داستان های واقعی - An Overview
داستان های واقعی - An Overview
Blog Article
اگر مشتاق داستان واقعی ارواح و تجربه ماوراءالطبیعه هستید، هیچ راه بهتری در برابر بازدید از تأسیساتی که بر فراز گورستان بتپرستان ساخته شده، وجود ندارد.
سرانجام، اون گفت: “من صد دلار به تو می پردازم!” و پول رو جلوی فروشنده نگه داشت.
همینطور کـه میرفته جلو، یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد بـه طرفش.
داستان
چشم مغازه دار گرد شد. اون لحظه ای تردید کرد، بعد نفسشو حرصی بیرون داد و گفت: “خب، می تونی اونو داشته باشی.”
مادرش در حالی که عروسک دلقک رو از قفسه پایین میاورد و اونو به پیشخوان میبرد، گفت: “پس اشکالی نداره“.
مک نامارا با تعدادی از قربانیانی که جان سالم به دربرده بودند مصاحبه کرد، وقایع و نظر کارآگاهان پرونده را کنار هم چید و یک اثر تحقیقاتی به نام به تاریکی خواهم رفت را پدید آورد.
از نگاه مشاور خانواده این داستان چند نکته مهم و آموزنده دارد:
وبلاگ طاقچه محلی است برای نوشتن درباره کتاب. اینجا حوالی کتابها پرسه می زنیم و با هم درباره کتابها صحبت میکنیم.
انشا تابستان برای پایه های مختلف تحصیلی با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری
نیروهای آمریکایی در جنگ ویتنام از این باور مردم اطلاع داشتند و از آن بهعنوان حربهای برای به ایجاد رعب و وحشت در میان سربازان دشمن استفاده کردند. نیروهای آمریکایی با علم به اینکه بسیاری از مردم ویتنام نگران جان دادن سربازان به دور از خانه و کاشانهی خود هستند، از تاکتیک روانی به نام «عملیات ارواح سرگردان» استفاده کردند.
کارولین و راجر پرون و پنج دخترشان تقریباً بلافاصله متوجه اتفاقات عجیب و داستان واقعی ارواح شدند. بسیار عجیب است که آنها به مدت نه سال در آنجا به زندگی خود ادامه دادند.
یک داستان ساده اما پرکشش که زمینههای مهمی مثل حقیقت، خشونت، آزادی و معصومیت را در دل خود جا داده و مخاطب را تا پایان با خود همراه نگه میدارد. آیین تدفین کاملا بر اساس یک داستان واقعی ساخته و پرداخته شده و البته یک سال پس از انتشار (۲۰۱۴) جایزهی بهترین کتاب از سوی نشریهی گاردین بریتانیا و همچنین جایزهی ادبی ایمپک دوبلین را به خود اختصاص داد.
این اثر یک کتاب کارآگاهی، دقیق و استادانه است که دیوید گرن، روزنامهنگار آمریکایی و نویسندهی مجلهی نیویورکر، در آن وقایع تاریخی به قتل رساندن دستجمعی سرخپوستان آمریکایی را به شکلی شگفتآور مستند کرده است.
گیفتشاپ هتل نیز پدیدههای غیرقابل توضیحی را تجربه کرده است. مثلا اقلامی از قفسهها خارج میشوند و اغلب از سمت راست به بالا فرود میآیند.